از مکافات عمل غافل مشو...

ساخت وبلاگ

وﻗﺘ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺣﺎﻢ ﺮﻣﺎﻥ ﺷﺪ،
ﺣﺴﻦ ﺧﺎﻥ ﺑﻠﻮ که از بزرگان شهر بود را دستگیر ﻭ بهمراه ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﺮﺩﺳﺎﻟﺶ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ!
ﻓﺮﺯﻧﺪ حسین خان بلوچ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﻣﺮﺽ ﺩﻔﺘِﺮ ﺩﺎﺭ ﺷﺪ.
حسین خان ﺑﻪ ﺍﻓﻀﻞ ﺍﻟﻤﻠ، وزیر فرمانفرما ﻔﺖ: ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺑﻮ ۵۰۰ﺗﻮﻣﺎﻥ می دهم و بجای آن فقط ﺴﺮ خردسالم ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺁﺯﺍﺩ ﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺷﻮﺩ و نمیرد.
ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ وقتی پیشنهاد حسین خان را شنید ﻔﺖ: من که ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺮﻣﺎﻥ هستم، نظم و ﺍﻧﺘﻈﺎﻡ ﻣﻤﻠﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ۵۰۰ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺭﺷﻮﻩ ﻧﻤ ﻓﺮﻭشم...

ﻓﺮﺯﻧﺪ حسین خان ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ، جلوی پدر جان داد.
اتفاقاً سال بعد، ﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺮﺽ ﺩﻔﺘﺮ ﺩﺎﺭ ﺷﺪ.

فرمانفرما ﺑﺮﺍ شفای پسرش ۵۰۰ ﻮﺳﻔﻨﺪ ﻧﺬﺭ ﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻓﻘﺮﺍ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ فرزندش ﺷﻔﺎ ﺎﺑﺪ ﻭﻟ سودی نبخشید ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ وی ﻫﻢ، جلوی چشمان پدر جان داد.
ﺭﻭﺯ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ وزیرش، ﺃﻓﻀﻞ ﺍﻟﻤﻠ ﺭﺍ ﺩﺪ و ﻔﺖ ﻋﺠﺐ ﺭﻭﺯﺎﺭ ﺍﺳﺖ...
ﺍﺮ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻐﻤﺒﺮ در کار ﻧﺴﺖ، ﻻﺍﻗﻞ ﺑﻪ ﺩﻋﺎﻫﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎ ﻓﻘﺮ و گرسنه ای ﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻮﺳﻔﻨﺪﻫﺎ ﺍﻃﻌﺎﻡ ﺮﺩﻡ، ﺑﺎﺪ ﺑﻪﺍﻡ ﺧﻮﺏ میﺷﺪ ﻭ زنده ﻣ ﻣﺎﻧﺪ...

ﺍﻓﻀﻞ ﺍﻟﻤﻠ ﻔﺖ، ﺍﻦ ﺣﺮﻑ ﺭﺍ ﻧﺰﻧﺪ ﻗﺮﺑﺎﻥ، ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﻞ ﻋﺎﻟﻢ، ﺍﻧﺘﻈﺎﻡ و نظم ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ۵۰۰ گوﺳﻔﻨﺪ ﺭﺷﻮﻩ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺮﻣﺎﻥ ﻧﻤ ﻓﺮﻭﺷﺪ...!

نشو در حساب جهان، سخت گیر
که هر سخت گیری بود، سخت میر

تو با خلق آسان بگیر، نیک بخت
که فردا نگیرد خدا، بر تو سخت

نماز در صحرا(عکس روز نشنال جئوگرافی)...
ما را در سایت نماز در صحرا(عکس روز نشنال جئوگرافی) دنبال می کنید

برچسب : از مکافات عمل غافل مشو,از مكافأة عمل غافل مشو,از مکافات عمل غافل مشو گنجور,از مکافات عمل غافل مشو مولوی,شعر از مکافات عمل غافل مشو,از مکافات عمل غافل مشو از کیست,معنی از مکافات عمل غافل مشو,داستان از مکافات عمل غافل مشو,شعر از مكافات عمل غافل مشو,شعر کامل از مکافات عمل غافل مشو, نویسنده : cheraq1 بازدید : 318 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 18:42